دوشنبه, 03 دی,1403
مقالاتانگیزه های باشگاه داری

انگیزه های باشگاه داری

8,219تعداد نمایش:
1394/10/06تاریخ:
شرکت‌های بزرگ صنایع معدنی نظیر فولاد و مس طی سالیان گذشته سهم بالایی در باشگاه‌داری فوتبال حرفه‌ای داشته‌اند و عملکرد موفقی از خود نشان داده‌اند. این بنگاه‌های بزرگ، که تا چندی پیش دولتی بودند، تیم‌های بزرگی را در سطح لیگ‌های برتر و آزادگان روانه میدان کرده‌اند و با توجه به پشتوانه خوبی که داشته‌اند توانسته‌اند رتبه‌های مناسبی در لیگ‌های گوناگون به‌دست آورند. سوالی که در این میان مطرح می‌شود این است که آیا باشگاه‌داری برای بنگاه های صنعتی توجیه اقتصادی دارد یا خیر؟ برای بنگاه‌های اقتصادی چه انگیزه‌ای برای باشگاه داری وجود دارد که آنها را مجاب به صرف هزینه‌های هنگفت کرده و در کنار مشکلات تولید به مشکلات باشگاه‌داری نیز تن می‌دهند. انگیزه آنها درآمدزایی و کسب شهرت است یا صرفا به خاطر مسوولیت‌های اجتماعی خود و نهادینه کردن فرهنگ ورزش قهرمانی دست به تاسیس باشگاه‌های حرفه‌ای زده و از آنان حمایت می‌کنند. به عنوان کسی که سال‌ها دست اندرکار ورزش بوده‌ام و بر مسائل ورزشی هم اشراف دارم، معتقدم همان گونه که اقتصادمان دولتی است، ورزش ما هم کمابیش دولتی بوده و هنوز هم هست. در واقع باشگاه‌داری در کشور ما جدا از بنگاهداری دولتی نیست و همان‌گونه که سال‌ها سایه دولت روی اقتصاد کشور بوده، ورزش نیز دولتی مدیریت شده است. حال آنکه در کشورهای پیشرفته، ورزشگاه‌ها و باشگاه‌های ورزشی از سوی بخش خصوصی اداره می‌‌شود و مدیریت حاکم بر آنها خارج از دخالت‌های گاه و بیگاه دولت است.
بررسی انگیزه‌های باشگاه‌داری در واحد‌های صنعتی بیانگر آن است که اصولا این واحدها یا به خاطر مسوولیت‌های اجتماعی خود رو به باشگاه‌داری می‌آورند یا اینکه از این طریق می‌خواهند برای بنگاه خود به تبلیغ بپردازند و در کنار آن نیز فعالیت سالم ورزشی را ترویج کنند.
وقتی یک باشگاه در شهری تاسیس می‌شود، در حقیقت محبوبیتی در آن شهر به وجود می‌آورد و می‌تواند احساسات و شور و هیجان جوانان و عامه مردم را برانگیزد. در انگلستان، اسپانیا و ایتالیا باشگاه‌هایی مانند منچستریونایتد، بارسلونا وآث میلان یا در ترکیه باشگاه‌هایی همچون فنرباغچه و بشیکتاش موجب می‌شوند که در آن شهر یا استان، یک عرق استانی و محلی به وجود بیاید و باعث وحدت مردم و تهییج جوانان شود. شرکت‌های پشتیبان آنها نیز در کنارشان، نقش اسپانسری را ایفا کرده و با ساز و کار مالی مشخصی با آن باشگاه رابطه برقرار می‌کنند.
در کشورهای پیشرفته، باشگاه‌داری اصولا منبعی برای کسب درآمد است و پول هنگفتی در این حوزه چرخش دارد. اما در کشور ما به دلیل اینکه اقتصاد دولتی است، ورزش از اوایل سال 1370 از بودجه دولت به طور کامل استفاده می‌کرد. این رویه ادامه داشت تا اینکه در اواخر سال 78 و 79 تبصره‌هایی گذاشته شد تا شرکت‌های بزرگ، وارد حوزه باشگاه داری شوند و گسترش پیدا کنند. عملکرد نظام باشگاه‌داری در ایران نشان می‌دهد در طول سالیان گذشته نتوانسته‌اند به صورت نظام‌مند وارد باشگاه‌داری حرفه‌ای شوند. اولین و مبنایی‌ترین نیاز یک باشگاه این است که امکانات داشته باشد. این امکانات شامل زمین‌های استاندارد و سیستم باشگاه‌داری به لحاظ مالی و اداری می‌شود. یک باشگاه فوتبال باید زمین چمن مناسب داشته باشد تا بتواند از تیم‌های پایه کار خود را شروع کرده و به بازیکن سازی روی آورد. باشگاه باید در رشته های مختلف فعال باشد و به صورت مجموعه‌ای در بیاید تا اقتصادی اداره شود. اداره اقتصادی یعنی اینکه هزینه و درآمد داشته و برای مالک آن سودآور باشد. از آنجایی‌که ظرف چند سال اخیر اقتصاد ایران به صورت دستوری اداره شده، باشگاه‌ها کمتر به این فکر افتاده‌اند تا به سمت درآمدزایی بروند و هزینه‌زا بوده‌اند. باشگاه‌ها طوری بار آمده‌اند که فقط هزینه تراشی می‌کنند و بودجه‌ها را می‌بلعند و در حد و حدودی نیستند که بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
به نظر می‌رسد برای برون رفت از این موضوع باید انضباط مالی برای باشگاه‌هایی که هنوز وابسته‌اند تعریف شود و حساب و کتاب‌ها شفاف باشد. مدیران کارخانه‌ها و مدیران دولتی و سیاسی بهتر است از دخالت‌های خود بکاهند و اجازه دهند باشگاه‌ها خود یاد بگیرند که راه‌شان را پیدا کنند. هرگاه مدیریت اقتصادی کشور بهبود یافت و ساختار بخش خصوصی نهادینه شد آنگاه می‌توان امیدوار بود که با بهبود کل اقتصاد جزئی از آن نیز که همین باشگاه‌داری باشد، بهبود یابد.
نظم در نظام اقتصادی یکی از شروط اساسی است که اگر در مباحث مالی برقرار شود آنگاه بنگاه‌های ضررده نظیر باشگاه‌ها می‌توانند با اصلاح ساختار خود در برابر مصارف، جدول منابع را نیز طراحی کنند و برای کسب آن تلاش خود را به کار گیرند.

اخبار مرتبط